دوستی با الله جل جلاله

ای خدا این بنده را رسوا مکن گر بدم من سر من پیدا مکن

دوستی با الله جل جلاله

ای خدا این بنده را رسوا مکن گر بدم من سر من پیدا مکن

عشق الله!!!


ابیاتی از « پیر یاهو » که بر روی مزارش نوشته شده است.
 
شنیدستم که موسی در مناجات
یکی روزی زحق می خواست حاجات
که یارب، یارب از فضل الهی
از آن خاصان خود یک را نمایی
ندا آمد که یا موسی سفر کن
برو اندر فلانه کوه گذر کن
که از خاصان ما آنجا یکی است
که شور عشق ما وی را اندکی است
چه موسی دَی شنید آن حکم مطلق
برفت آنجا که فرمان بود از حق
بدید آنجا یکی مست و برهنه
که او را عقل و ما را هیچ ره نِه
به موی سر پوشیده تنش را
زقدرت دوخته پیراهنش را
سلام کرد موسی سرافراز
از آنجا جز هو نیامد هیچ آواز
به آن گفتا که ای مست الهی
از این بسیار هو گفتن چه خواهی
اگر مقصود دیدار است برگو
اگر با حق تو را کار است برگو
چو نام حق شنید آن مست و حیران
بزد هو و بداد در یاد حق جان
دل موسی به جوش آمد به یکبار
چو دریا در خروش آمد به یکبار
ندا آمد که یاموسی چه دیدی
مگر به مست و حیرانم رسیدی
مرا بسیار زین سان عاشقانند
که نامم بشنوند جان می فشانند
اگر تو عاشقی مثل همین باش
به راه عاشقی صادق چنین باش

شهرستان خواف  روستای سعادت آبا‌ٚٚٚٚ دٛ ٛٛٛٛٛ مقبره « پیر یاهو»

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد